آشنایی مختصر با تاریخچه و مواضع حاما
واقعیت آن است که هزینه های پرداخت شده از سوی ملت ایران برای پیشرفت کشور و رفع موانع توسعه به مراتب بیشتر از فایده های بدست آمده است .در این راستا بود ،که جمعی از دانشجویان که عمدتا در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تحصیل می کردند ابتدا از جستجوی علل ضعف رشته علوم سیاسی بویژه از لحاظ زبان تخصصی کار را شروع کرده و جلساتی را با مسئولین دانشکده و دانشگاه تهران برگزار کردند که حاصل آن افزایش ساعتهای واحد زبان تخصصی رشته علوم سیاسی بود. در واقع همانند جوامع توسعه یافته که در آنها احزاب در طی فرآیند طولانی و بلند مدت به جهت احساس نیازهایی در سطوح پایین جامعه و تلاش برای رفع آنها شکل گرفته اند، در ایران نیز «حاما» جزو معدود احزابی است که به این صورت از پایین شکل گرفته است.
حرکت جمعی مذکور در آن مقطع متوقف نشد بلکه موفقیت ناشی از این عمل جمعی انگیزه ای شد برای تداوم و گسترش فعالیت .
بنابراین افراد دیگری نیز به ویژه از دانشجویان رشته حقوق دانشکده به جمع اضافه شدند و مقرر شد ضمن جدیت در امور درسی ،کانونی با عنوان دانشجویان و فارغالتحصیلان حقوق و علوم سیاسی تشکیل شود.
اولین جلسه رسمی این گروه با حضور 20 نفر در سال تحصیلی 69-1368در کوی دانشگاه تهران در یکی از اتاقهای دانشجویی ساختمان 6برگزار شد که در این شرایط دغدغه اصلی جمع یافتن پاسخی مناسب برای پرسشهایی بود که در ابتدای این مطلب آورده شده است یعنی یافتن دلیل یا دلایل اصلی در بدبیاری تاریخی ملت ایران و ارایه راه حل عملی و کاربردی برای پایان یافتن این بدبیاری تاریخی.
طی جلسه کوی قرار شد عدهای به تهیه اساسنامه کانون اقدام نمایند. البته فعالیت جمع محدود به تهیه اساسنامه نبود بلکه فعالیتهای متعدد دیگری نیز همراه با آن انجام میگرفت، که از جمله آنها بحثهای نظری و مطالعات موردی برای ورود دقیق به موضوع دلایل عقبماندگی و ناکامی های تاریخی ایران بود. این جمع جلسات و ساعات زیادی را صرف آن کرد که در واقع جزء بحث های دایمی، طی چند سال اولیه شکلگیری حزب تا سال 75 بود. همچنین تلاش برای تشکیل تعاونی چند منظوره برای تقویت بنیه اقتصادی مجموعه بود که علیرغم پیگیریهای مستمر به نتیجه نهایی نرسید.
در کنار این فعالیتها پیگیری امور درسی از برنامه اصلی اعضاء دور نماند و بهترین دلیل برای این تلاش ارزشمند قبولی تقریبا همه اعضای موسس هسته اولیه حزب در مقطع کارشناسی ارشد بود که برخی آنرا تا مقطع دکتری نیز ادامه دادهاند.
در طول دوره چهارم مجلس شورای اسلامی (سالهای 75-71) اعضای کانون جلسات متعددی را در ساختمان امور دانشجویی دانشگاه تهران برگزار کردند و در جلسات علاوه بر اساسنامه در خصوص سایر مسایل و مشکلات دانشگاه و دانشجویان و جامعه نیز بحث و بررسی بعمل میآمد.
بالاخره مرامنامه و اساسنامه کانون در سال 73، به همت اعضا تهیه و به وزارت کشور ارائه گردید، اما در وزارت مذکور بنا به مسایل فنی و ساختاری با مشکل مواجه و عودت داده شد. در مرحله بازنگری دانشجویان سایر دانشکدهها و حتی سایر دانشگاههای تهران نیز که مطالبی در خصوص این مجموعه شنیده بودند، تقاضای همراهی و همکاری با جمع را نمودند، به همین دلیل نوعی بازنگری اساسی در اساسنامه و مرامنامه و بطور کلی در شکل و نوع فعالیت انجام شد و تصمیم بر این شد که به یک نوع فعالیت و حرکت فراگیر اقدام شود.
در این مرحله ضمن عنایت ویژه به خاستگاه اولیه جمع، به منظور تحت شمول قرار دادن تمامی متقاضیان همگامی و همراهی، تشکل به «کانون همبستگی برای توسعه ایران» تغییر نام داد. در واقع میتوان گفت که درد مشترک همه بنیانگذاران این جمع، عدم توسعه بود، حال چه این عدم توسعه در قالب یک جامعه کوچک، مثل دانشکده حقوق و علوم سیاسی، باشد و چه در یک سطح کلان (ایران). به همین دلیل تشکل از بررسی و تبیین نارساییها و عقبماندگیهای یک رشته (علوم سیاسی) و یا یک دانشکده و دانشگاه به تحلیل و تبیین علل عدم توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و جستجوی راهکارهای عملی لازم تغییر جهت داد.
در کل مرامنامه و اساسنامه مجموعه سمتگیری رهیافت توسعه و پژوهش علل ناکامیهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه در طول یکصد سال اخیر را بخود گرفته و تمامی بحث و بررسیهای صورت گرفته در طول سالهای اولیه تاسیس حزب در این راستا بوده است. در سال 74، مرامنامه و اساسنامه بر این اساس تهیه و به وزارت کشور جهت بررسی و اخذ مجوز لازم ارائه گردید. متاسفانه با توجه به فضای حاکم بر این وزارتخانه در آن سالها، مجوز فعالیت صادر نگردید و حتی پرونده مربوطه نیز در آن وزارتخانه مفقود شد، تا اینکه مجددا در سال 1376، اساسنامه و مرامنامه تحت عنوان «حزب اراده ملت ایران» (حاما) با همان اهداف و دیدگاههای «کانون همبستگی برای توسعه ایران» تحویل کمیسیون ماده 10 احزاب گردید و بالاخره بعد از کش و قوسهای فراوان در آذر ماه 1379 مجوز فعالیت رسمی حزب توسط کمیسیون مزبور صادر گردید.
به طور کلی تاریخچه تشکیل حزب به چند فاز تقسیم می شود :
فاز منهای یک: بین سال های 1368 تا 70 که عمدتاً بحث های محفلی بود که که به مشکلات محیط تحصیل اختصاص داشت و مسائل و مشکلات جامعه نیز چاشنی بحث ها بود.
فاز صفرم: بین سال های 1370 تا 72 که هسته اولیه شکل گرفت. این هسته شامل حدود بیست نفر می شد که عمده فعالیت روی مسائل مطالعاتی و نظری متمرکز بود و بیشتر به مشکل یابی اختصاص می یافت.در این مرحله ضمن فعالیت های جانبی، عمده کار عملی روی تشکیل کانون دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشکده حقوق و علوم سیاسی بود. آنچه که با جدیت تمام در جلسات مجموعه دنبال می شد.
فاز یک: بین سالهای 73 تا 76. در این مرحله با رای مجموعه یک هیات اجرایی موقت 7 نفره شکل گرفت تا کار ثبت قانونی «کانون همبستگی برای توسعه ایران » را پیگیری کند. ضمن اینکه جمع تا حدود شصت نفر گسترش پیدا کرده بود و شامل دانشجویان سایر دانشکدهها و دانشگاهها بود.
در این مقطع ساختار داخلی مجموعه به تدریج شکل گرفت، از جمله آیین نامه انضباطی برای جمع نیز تدوین گردید. همچنین تمامی نیروهای مجموعه به سهم خود نهایت تلاش را در ستادهای انتخاباتی آقای خاتمی برای تحقق نقطه عطف دوم خرداد 76 به خرج دادند ولی بدون نام و عنوان خاص.
فاز دو: بین سالهای 76 تا 79 (مرحله تاسیس رسمی حزب). در این مرحله فعالیتهای مختلفی انجام گرفت از جمله:
1- پیگیری جدی برای اخذ مجوز رسمی به نام « حزب اراده ملت ایران»
2- تهیه و ارسال دیدگاههای حزب در خصوص مسائل سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی به آقای خاتمی و اعلام آمادگی جهت کمک به آرمانهای ملت ایران در جنبش دوم خرداد 76
3- برگزاری دو کنگره حزبی در سالهای 76 و 78 و شکل گیری شورای مرکزی 15 نفره حزب و استقرار ارکان و سازماندهی اولیه حزب
4- انتشار چندین خبرنامه داخلی
5- تهیه دفتر مناسب برای حزب در چهارراه کالج
6- ورود حزب به انتخابات مجلس ششم با حدود 50 کاندیدای عضو حزب یا متمایل به مواضع حزب در سراسر کشور که حدود 12 نفر آنها موفق به ورود به مجلس شدند.
7- تدوین جزوه های آموزشی «چرا ما هستیم »، «مواضع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حزب»،«مبرم ترین وظایف نسل اول حزب » و «استراتژی حزب در انتخابات مجلس ششم».
فاز سه: بین سالهای 79 تا 81 مرحله فعالت رسمی حزب با اعلام موجودیت رسمی حزب که طی مصاحبه مطبوعاتی شش نفر از اعضای شورای مرکزی در دفتر مرکزی حزب در پاییز 79 انجام گرفت. در این مرحله عمده فعالیتهایی که حزب انجام میدهد عبارتند از :
1- صدور پنج بیانیه به مناسبت اعلام موجودیت و سایر مسائل مملکتی و بین المللی که آخرین بیانیه مربوط به حادثه 11 سپتامبر بود.
2- برگزاری کنگره فوق العاده برای چگونگی ورود حزب به انتخابات ریاست جمهوری سال 80 که نتیجه آن حمایت مشروط از آقای خاتمی بود که طی بیانیه رسمی اعلام گردید.
3- تلاش برای شکل گیری جبهه اصلاح طلبان متشکل از 22 تشکل رسمی اصلاح طلب غیر از گروههای 18گانه دوم خرداد که این مجموعه هم فعالیت جداگانه در انتخابات سال 80 داشت و در خانه احزاب نیز فراکسیون نیرومندی را تشکیل داد.
4- انجام فعالیتهای انتخاباتی و تشکیل ستاد در 22 استان کشور برای آقای خاتمی و درآوردن 8 نوع اقلام تبلیغاتی حزبی برای تبلیغ کاندیدای مورد حمایت.
5- رایزنی با تمامی جریانهای اصلاح طلب رسمی و غیر رسمی به منظور آسیب شناسی جریان اصلاحات و جلوگیری از انحرافات و خطراتی که حرکت اصلاحی را تهدید می کرد.
6- تشکیل پیش کنگره برای چهارمین کنگره سراسری حزب.
7- تشکیل پلنوم حزبی با شرکت کادرهای اصلی حزب در تالار حاتم تهران در تابستان 81 که با توجه به بحث ها و نتیجه گیری های آن جلسه فعالیت حزب به صورت نیمه تعطیل درآمد.که شرح علت آن از عهده این بحث خارج است.
فاز چهار (بین سالهای 81 تا 84): در این مرحله حزب با اتخاذ تاکتیک «نه گسترش و نه تعطیل»، بیشتر و عمدتاً به مسائل داخلی خود پرداخته و صرفا در بخش سازمان جوانان و دانشجویان اقدام به گسترش نمود.
با ورود حزب به انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری که با عضویت فعال در «ائتلاف نهم برای فردای بهتر» همراه بود عملا از نیمه دوم سال 83 به فعالیت انتخاباتی روی آورد ولی در کنار تشکیل ستاد انتخاباتی بحث مربوط به تجدید سازمان و گسترش را که عمدتا در سازمان جوانان و دانشجویان حزب پیگیری میشود را نیز مد نظر قرار داشت.
مطالعات و تحقیقات پیرامون ابعاد مختلف توسعهنیافتگی در ایران، این پاسخ را پیش روی بانیان حزب گذاشت که این مجموعه رفتارهای جمعی و مناسبات فی مابین مردم و دولت ـ در همه حوزههای زیست جمعی ـ از خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی تا نظام سیاسی، دارای اشکالات عدیدهای است که نبود فرهنگ کار جمعی، علت اساسی به نتیجه نرسیدن جنبشهای ترقیخواهانه در یکصد سال گذشته می باشد. البته سیطره مطلقنگری در ایستارها و باورهای حاکم بر جامعه، هرچند محصول نبود فرهنگ کار جمعی می باشد، مزید بر علت نیز شده است.
لذا با هدف گسترش و نهادینه کردن فرهنگ کار جمعی از درون حزب به سطح جامعه ـ این مجموعه قالب حزب گرفته و در نیمه دوم سال 1379 رسماً پروانه فعالیت سیاسی با نام «حزب اراده ملت ایران» دریافت نمود. اهداف و راهکارهای پیشنهادی حزب جهت اداره امور جامعه و ارتقا سطح کمی و کیفی زندگی شهروندان در اساسنامه و مرامنامه آن آمده است. از نظر این حزب، عبور کم هزینه از دور گذار،اصلاحات تدریجی و تعمیق مولفههای توسعهیافتگی به عنوان پیش درآمد توسعه اقتصادی میباشد، چرا که بدون مشارکت نهادینه و مدیریت شده از سوی جریانهای فکری و سیاسی، توسعه اقتصادی فراهم نخواهد شد. به باور این حزب، حرکت به سمت توسعه، محصول طبیعی تکامل اجتماعی هر جامعه میباشد و وظیفه اصلی نخبگان سیاسی ـ اجتماعی و نهادهای مدنی، کم کردن هزینههای اصلاحات و استفاده بهینه از فرصتهایی است که به سرعت زمان از دست میروند.
حزب اراده ملت ایران (حاما)، همه احزاب سیاسی و سایر نهادهای مدنی کشور را اندوختههای ملی دانسته و بدنبال آن است که از تجارب همه آنها به نحو شایستهای استفاده کند تا از تکرار تجربههایی که ملت هزینه های کسب آنها را پرداختهاند، تا حد امکان و توان خود، پیشگیری نماید و به جای شروع از نقطه صفر، در استمرار حرکتهای به سمت توسعه قدم بردارد.
حاما، به توسعه همه جانبه و پایدار، و فضای باز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی معتقد بوده و وظیفه خود را کمک به تحقق و تعمیق این فرآیند تاریخی و کم کردن هزینههای پیش روی توسعه از دوش ملت میداند و بر این باور است که همه گروههای فکری جامعه در کنار هم و در رقابتی مسالمتآمیز میتوانند توسعه کشور را فراهم نمایند.
از نظر این حزب، آزادی، امنیت، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون خواستههای مشترک چهار نسل گذشته میباشند که از انقلاب مشروطه آغاز و در نهضت ملی کردن صنعت نفت، انقلاب اسلامی 57 و جنبش جامعه مدنی در 2 خرداد 76، به شکلهای متفاوتی تکرار شده است. حاما معتقد است نسلی که جنبش دوم خرداد را آفریده، به خاطر ویژگیهای برجستهای که دارد، با اتکا به تجربه پیشینیان خود، قادر است به بدبیاری تاریخی این ملک و ملت پایان دهد. این نسل، که اکثر بانیان و اعضای حزب اراده ملت ایران را تشکیل میدهد، از حادثه 17 شهریور 57 و جنگ تحمیلی و کوران حوادث 22 سالهای بعد از انقلاب، تجربه فشرده 20 سالهای را در خود جای داده است و توانایی هدایت سالم جنبش اصلاحطلبی را دارد. اعتقاد حاما به تواناییهای این نسل وقتی کامل میشود که انتقاد از عملکردهای خود در مجموعهی رفتارها در پالایش و نوسازی فکری در این نسل هویداست و فرهنگ کار جمعی نیز، در بین آنها، به مراتب بیشتر از نسلهای ماقبل میباشد.
حزب اراده ملت ایران، ضمن احترام به تمامی شخصیتها و جریانهای سیاسی و اجتماعی گذشته و موجود، به مثابه فرزند خلف پیشینیان مصلح این مرز و بوم ،به همه نسلهای گذشته به دیده احترام مینگرد و امیدوار است در کنار سایر احزاب و گروههای سیاسی ـ که ملزومات یک جامعه توسعه یافتهاند ـ بتواند در فضایی آرام و بدور از تنش و حاکم کردن عقلانیت در رفتارهای خود در جهت توسعه و آبادانی کشور گام بردارد تا باری از دوش ملت کم کند. هرچند، تا رسیدن به ایرانی آباد و آزاد و سربلند راهی طولانی و طاقت فرسا در پیش است، اما به اعتقاد این حزب، خدا سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خود آن ملت بخواهند و بدیهی است که در صورت رفع موانع توسعه، با توجه به ظرفیتهای عظیم انسانی، منابع و موقعیتهای استراتژیک ایران ، پیشرفت و ترقی میهن عزیزمان به صورت جهشی و عمودی خواهد بود.
لیست کل مطالب